به موازات گسترش نیروهای مسلح و افزایش قدرت آنها، شیوه های نظارت شاه بر ارتش نیز متنوع تر و شدیدتر شد. ایجاد واحدهای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی در درون ارتش، تشکیل رکن دو در ستاد بزرگ ارتشتاران، تأسیس دفتر ویژه اطلاعات، تفکیک نیروهای سه گانه از یکدیگر و ارتباط مستقل آن ها با ستاد بزرگ ارتشتاران، اختلاف افکنی و ایجاد و رقابت های کاذب و اداری و تصفیه نظامیان ...
شاهان پهلوی، شخصیت های مستبدی بودند و از این رو افراد مطیع و سرسپرده را در اطراف خود جمع می کردند و در مقابل کسانی را که نظرات خود را سریع و رک بیان می کردند از خود دور می کردند و در نهایت در شرایط اضطرار که از کسی جزء آنان کاری بر نمی آمد، از آن افراد بهره می گرفتند. مکالمه زیر میان شاه و هوشنگ ابوالحسن ابتهاج درباره قوام است. مردی که هر بدی که داشت،...
حکومت پهلوی هرگز در میان مردم ایران مشروعیت نداشت، جدا از چگونگی تاسیس و ادامه حیات حکومت پهلوی، یکی از مهمترین دلایل این امر، شخصیت خود شاهان پهلوی است. بسیار گفته اند که محمدرضا در برابر زنان به شدت نقطه ضعف داشت . . .
شاه ایران از منظر اخلاقی به واقع فردی فاسد بود. در حالی که رهبران می بایست الگوی جامعه باشند، او بی اخلاقی را به منتهای درجه خود رسانده بود. به عنوان مثال در همه سفرهایش کسانی بودند که مسئول زن بارگی او بر عهده داشتند. همین مسئله دامن فساد را از شاه به رجال سیاسی و نظامی دیگر نیز می کشاند . . .
حکومت پهلوی در چگونگی تحلیل پژوهشگران درباره اصلاحات ارضی بسیار حساس بود. به عبارتی همه می بایست در بحث از اصلاحات ارضی به تعریف و تمجید از عملکرد حکومت پهلوی می پرداختند. بنابراین در این زمینه محققان داخلی از هیچ گونه آزادی عملی برخوردار نبودند. در این میان اما دست پژوهشگران خارجی بیشتر باز بود . . .
رابطه میان اسدالله علم و محمدرضا پهلوی از دو جهت قابل تامل و توجه است. اول اینکه او به واقع مصداق یکی از نخبگانی است که می توان از او تحت عنوان غلام خانه زاد شاه یاد کرد. نوع توصیف او از فرزندان شاه و تعامل او با خود شاه به خوبی بیانگر این مسئله است. دوم که به نوعی نتیجه اولی است، اعتماد عمیقی است که میان این دو وجود دارد . . .
بارها و بارها این نکته مورد تاکید قرار گرفته که در دوره پهلوی اول و دوم مجلس ایران مجلسی فرمایشی بود و همه چیز در عمل توسط شاه رقم زده می شد. اما این مجلس فرمایشی چگونه شکل می گرفت؟ نمایندگان مورد نظر شاه چگونه انتخاب و یا به عبارتی انتصاب می شد؟ پاسخ این پرسش را می توان از نفیسی، یکی از شخصیت های سیاسی آن دوره شنید . . .
15 خرداد 1342 نقطه عطفی در تاریخ مردم ایران بود. از یک طرف مردم دانستند که دیگر نمی توانند با شاه و ایادی اش سازش کنند و از سوی دیگر حکومت پهلوی نیز فهمید که نمی تواند به عنوان پشتوانه بر روی این مردم حساب باز کنند. از این رو پول نفت کشور از این پس به جای اینکه صرف توسعه کشور شود، صرف هزینه های نظامی شد . . .
دیشب زمانی که دوست قدیمی من داریوش فروهر که سخنگوی جبهه ملی است متوجه شد که امروز مرا به حضور خواهید پذیرفت به نزدم آمد و خواهش کرد تا به صورت بسیار محرمانه این پیام را ]به شاه[ برسانم...
در ابتدای دهه 1340 شاه سفری به قم داشت. سفری که در آن هیچ استقبالی از شاه نشد. او در این به خوبی پایه های متزلزل حکومت خود را دید. اما به جای آنکه به فکر ترمیم آن باشد و قوه عقلانیت خود را برای پیدا کردن راهکار به کار اندازد، خشم خود را بروز داد . . .
محمدرضا پهلوی با همه احساس حقارتی که در مشروعیت داخلی خود داشت و با توجه به وابستگی که به ایالات متحده داشت، برای احیای شخصیت خود تلاش می کرد تا خود را با شخصیت های ایران باستان گره بزند. آنچنان که جا در پای کوروش کبیر می گذاشت. در این گزافه گویی و اغراق شخصیت شاه البته اسرائیلی ها که شاه را به کوروش کبیر تشبیه می کردند نیز نقش بسیاری داشتند . . .
خلاصه گفتار رادیوی فرقه دمکرات مبنی بر اظهار تنفر از برگزاری روز 4 آبان (تولد محمد رضا پهلوی) و چاپلوسی مقامات دولتی، ابراز انزجار از رژیم سلطنتی سرسپرده انگلستان و امریکا و جنایت رضا خان و پسرش
فساد در حکومت شاه آنچنان گسترده بود که بخش زیادی از آنچه می بایست در اختیار مردم قرار می گرفت، نصیب عده ای محدود از اطرافیان شاه می شد. با همه این احوال فساد بسیار مخفی بود و شاه علاوه بر آنکه از مفاسد اطرافیان خود مطلع بود، از آن صحبتی به میان نمی آورد. اما در برخی مواقع زمینه امری طوری پیش می رفت که خبر فساد جهانی می شد. در چنین مواقعی مصائب مردم ...
در پاسخ به این سئوال که چه کسانی برای اولین بار به ساختار استبداد ایران ضربه زد؟ نقل قولی از مرحوم دکتر عنایت در اینجا می تواند مفید شود. این قول که به نحوی اندیشه سیاسی در تاریخ تحولات ایران محسوب می شود معتقد است آیا نوشته های میرزا آقاخان کرمانی، طالبوف، آخوندزاده، ملکم خان با آن تعابیر و اصطلاحات که اغلب بیگانه و برگردانیده زبانهای بیگانه بود مانند ...
استفاده غلط دولت پهلوی از نفت که ناشی از گرایش استبدادی و ستم شاهی آن بود و در کنار آن نقش و حضور غرب که جهت کسب منافع خود بر دولت اعمال نفوذ می کرد، مسیر استفاده از نفت را که می توانست در جهت توسعه اقتصادی بکار رود تغییر داد. بناباین جامعه دوران محمدرضاشاه را نمی توان یک جامعه مدنی دانست بلکه همواره در میان یک جامعه سنتی و جامعه توده وار در نوسان ...
در سال 1248 شمسی برابر با 1869 میلادی به دستور ناصرالدین شاه و مباشرت دوستعلی خان معیرالممالک، عظیم ترین نمایشخانه همه اعصار تاریخ ایران یعنی تکیه دولت در زاویه جنوب غربی کاخ گلستان با گنجایش بیست هزار نفر و صرف مبلغی معادل 150 هزار تومان ساخته شد.
حکومت شاه اگرچه روز به روز به دلیل دلارهای نفت به ظاهر قوی و قوی تر و در در واقع به دلیل عدم مشروعیت در میان مردم، ضعیف و ضعیف تر می شد؛ اما دوستان ابرقدرتش کمتر توان درک این واقعیت را داشتند. در واقع آنها در یک مقطع به این نتیجه رسیدند که او می تواند ایران را اداره کند و حتی فراتر از آن در منطقه نیز به کمک آنها بیاید. بنابراین تماس آمریکا با مخالفان ...
حکومت پهلوی تا پیش از دهه 40 همیشه با مشکلات و مصائب مالی مواجه بود؛ از این رو همیشه دست به دامن ابرقدرت ها می شد. اما از این دوره به بعد به تدریج بهای نفت افزایش یافت. جالب اینکه پهلوی ها بیشتر از اینکه این پول را صرف رفاه مردم بکنند؛ آن را خرج خرید سلاح کردند. آنقدر که کم کم حتی قدرت های جهانی نیز از فروش اصلاح به ایران دچار تردید شدند . . .
امام خمینی رهبری فرهمند بود. او همه ویژگی هایی که یک رهبر بزرگ می بایست داشته باشد را دارا بود؛ نظریه پردازی قدرتمند بود و در مقام اجرا نیز به خوبی نیروها را بسیج می کرد. آمریکایی ها به خوبی نسبت به این آگاه بودند، حمایت از طرح دستگیری امام را نیز باید بر همین اساس تحلیل کرد . . .
مارگارت تاچر از سیاستمداران مورد اعتماد حکومت پهلوی در اروپا بود. او در شکل دادن به نگرش حزب محافظهکار انگلیس نسبت به تحولات ایران و جهان نقشی بنیادین داشت. سفر او به تهران در اردیبهشت ۱۳۵۷ از اهمیت خاصی برخوردار بود. تاچر بلافاصله پس از ورود به تهران رهسپار کاخ نیاوران شد و با شاه دیدار کرد. در این دیدار "آنتونی پارسونز" سفیر انگلستان در ایران و ...